زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 25 روز سن داره

زهرا عشق مامان و بابا

252-یک روزِ برفــــــــی

امـــــــــروز به علت سردیِ هوا مهدکودکها و مدارس ابتدایی شهر ما تعطیل بود و چون شب که خبر رو گفتند ، زهرا خواب بود ، خبر نداشت . صبح حدود ١٠:٣٠ بیدار شد و متوجه شد که دیره و من واسه رفتن به مهد بیدارش نکردم . با عصبانیت اومد سراغم که مامانی چرا بیدارم نکردی ؟؟؟ من : عزیزم مهدت امروز تعطیله زهرا : مامانی الکی نگو . ببین خورشید خانم اومده ، برف نباریده که ؟!؟! من: برف نباریده ولی هوا خیلی سرده ، بخاطر همین تعطیل شدید . کلِ‌ امروز رو بخاطر تعطیلی مهد نق زد و بهونه گرفت و ساعت ٦ عصر گرفت خوابید ...... این عکسها رو هم روز جمعه اطراف شهر گرفتیم .درجه ی  هوا ١٠ درجه زیر صفربود . هر...
13 بهمن 1392

251-این روزهای زهرا

زهـــــــــرا جونم این روزها عاشق درست کردن پازل هست و انواع پازل ها رو سریع و به تنهایی درست میکنه . موقع خرید هم خودش طرح مورد علاقه ش رو انتخاب میکنه که آخرینش عکسهای انواع باربی بود . یکی دیگه از کارهای موردعلاقه ی عزیزِ دلم نقاشیه که در این مورد به خودم رفته . بقول خاله جون زهرا همیشه در حالِ نقاشیه . گاهی هم یه نقاشی میکشه و میده به من و میگه : تاریخشو بنویس و یادگاری نگه دار  .من هم اطاعت امر میکنم و تاکنون تعداد کثیری از اثار هنری خانوم کوچولو رو بایگانی کردم . تعداد کتابهای رنگ آمیزی هم که دیگه غیر قابل شمارش هست و میشه باهاشون یه کلکسیون حسابی درست کرد . زهــــــــرا جونم عاشق قصه هایی هست ...
8 بهمن 1392

250-زهـــــرا و مهســــــا

زهرایِ من یه دخترعمه داره به اسم مهسا که خیلی دوسش داره . تقریبا 15 سال از زهرا بزرگتره ولی با هم خوب رابطه برقرار کردن  . مهسا جون خیلی با دخملی مهربون هست و باهاش طوری رفتار میکنه که انگار دوست و هم سن هستند . زهرا توی خونه هم مدام از مهسا صحبت میکنه و براش سمبلِ یه دخترِ خوبه . این عکسها رو هم مهســــــــا جـــــــــــون توی اتاقش و  خونه شون از دخترگلم گرفته ، مدل موهاشم کارِ خودشه          &nbs...
7 بهمن 1392
1